چسبندگی هزینه‌ها

تأثیر همزمان ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر چسبندگی هزینه های شرکت ها

چسبندگی هزینه‌های شرکت‌ها

چکیده :

درک رفتار هزینه‌ها یکی از عناصر اصلی در تحقیقات حسابداری مدیریت است. در این تحقیق به بررسی تأثیر همزمان سازوکارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر چسبندگی هزینه‌های شرکت‌ها با تاکید بر هزینه‌های بازاریابی و تحقیق و توسعه در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. بدین منظور اطلاعات مربوط به شرکت‌های پذیرفته شده طی دوره زمانی 1390 الی 1395 که نمونه تحقیق شامل 113 شرکت بوده، بررسی شده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که وجود انگیزه مدیریت سود افزاینده، به صورت معناداری چسبندگی هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را کاهش می‌دهد و این نتیجه در خصوص انواع هزینه‌ها نیز صادق است. همچنین نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت سازوکارهای حاکمیت شرکتی خوب بر کاهش چسبندگی هزینه‌ها می‌باشد. افزون بر این نتایج بطور کلی مؤید تأثیر همزمان سازوکارهای راهبری شرکتی و مدیریت سودبر چسبندگی هزینه‌های شرکت‌ها می‌باشد.

واژگان کلیدی:

مقدمه :

وجود چسبندگی هزینه‌ها، قویاً در ارتباط با رفتارهای فعالانه مدیران می‌باشد (بانکر 2011،1) ،بنابراین به منظور درک چسبندگی هزینه‌ها ضروری است دلایل چرایی تصمیمات سنجیده مدیران به منظور تخصیص و تعدیل منابع را بررسی نمود ( سو و هانگ 2015،2) اغلب ،تحقیقات قبلی نشان داده‌اند که چسبندگی هزینه‌ها می‌تواند ناشی از تعدیلات هزینه 3 یا انتظارات مدیریت باشد 4 . زمانیکه گستردگی ماهیت مسائل نمایندگی را در مؤسسات مدرن در نظر بگیریم (جنسن و مکینگ 1976،5)، احتمال اینکه مدیران طبق انتظارات مطرح شده ،در یک جهان ایده‌آل (تعدیلات هزینه و انتظارات مدیریت) رفتار نمایند کم است. تضادهایی بین مدیرانی که فقط منافع خود را در نظر می‌گیرند با سایر ذینفعان واحد تجاری وجود دارد که یکی از بارزترین آن‌ها، رفتار مدیریت سود تحت قراردادهای پاداش است. هیلی6 (1985) دریافت که مدیران، سود را به منظور دریافت پاداش بیشتر مدیریت می‌نمایند. همچنین، تحقیقات پیشین نشان داده است که رسیدن به سود دوره قبل، اجتناب از زیان و برآورده نمودن انتظارات تحلیلگران مالی نیز منجر به افزایش در استفاده از مدیریت سود می‌گردد. (همان)

در پیشینه تحقیقاتی مرتبط با مدیریت سود، تحقیقات اندکی در زمینه تأثیر مدیریت سود بر روی چسبندگی هزینه‌ها (چن 7 2008 ؛ دایرینک و رندرز ، 2009 ؛ کاما و ویس9 ، 2010و … ) انجام شده است. به عنوان مثال، کاما و ویس (2010)، شواهدی فراهم نمودند که نشان می‌دهد مدیران، چسبندگی هزینه‌های عملیاتی را به منظور اجتناب از زیان و جلوگیری از کاهش سود، کاهش می‌دهند. بنابراین میتوان انتظار داشت که انگیزه‌های مدیریت سود منجر به کاهش شدت چسبندگی هزینه‌ها می‌شود. این کاهش می‌تواند به دلیل افزایش کارایی عملیاتی شرکت ایجاد شده باشد و یا ناشی از دیدگاه کوتاه مدت مدیریت باشد. مدیری که تحت فشار افزایش سود به سمت بالا می‌باشد و دید بلند مدتی دارد، به منظور اجتناب از کاهش سود و گزارش زیان، سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را به جای هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه کاهش می‌دهد. زیرا هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه برای شرکت منافع آتی دارد.

در نقطه مقابل، اقدامات فرصت‌طلبانه مدیران و دید کوتاه مدت آنها باعث می‌گردد که به منظور اجتناب از زیان، کاهش در هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه را به سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش ترجیح دهند (سو و هانگ، 2015 ). تحقیقات نشان می‌دهد که حاکمیت شرکتی می‌تواند چسبندگی هزینه‌ها را محدود (چن و همکاران 2012 ؛ علیمرادی و احمیدی، 1392 و …) نماید.

گاهی اوقات، رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران منجر به چسبندگی هزینه‌ها می‌گردد. حاکمیت شرکتی خوب با نقشی که می‌تواند در زمینه کنترل شرکت ایفا نماید، می‌بایست چسبندگی هزینه‌ها را به نحوی کاهش دهد. زمانیکه مدیران در تلاش برای بهبود کنترل هزینه‌ها هستند، انتظار می‌رود حاکمیت شرکتی خوب فرایند کنترل هزینه‌ها را تسهیل نموده و چسبندگی هزینه‌ها را کاهش دهد. از یک سو، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران را که ممکن است ثروت سهامداران را کاهش دهد، محدود نماید. از طرف دیگر، زمانیکه مدیران انگیزه‌هایی به منظور افزایش ارزش شرکت دارند، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند به موفقیت تصمیمات مدیران کمک نماید. بنابراین زمانی که مدیران در تلاش برای کنترل هزینه‌ها تحت مدیریت سود به سمت بالا هستند، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند مفید باشد و می‌توان انتظار داشت، تقابل حاکمیت شرکتی و انگیزه‌های مدیریت سود، منجر به کاهش بیشتر چسبندگی هزینه‌ها گردد.

اگر حاکمیت شرکتی، رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران را محدود نماید، از مدیران انتظار می‌رود که روش‌های کارای کاهش در چسبندگی هزینه‌ها را ترجیح دهند. در این صورت، تحت مدیریت سود به سمت بالا، حاکمیت شرکتی باعث می‌شود مدیران به منظور اجتناب از زیان، کاهش در سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را به هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه ترجیح دهند )سو و هانگ، 1105با توجه به مطالب فوق سؤالاتی که مطرح می‌گردد.

این است که آیا انگیزه‌های مدیریت سود به سمت بالا می‌تواند چسبندگی هزینه‌ها را کاهش دهد؟ و آیا این کاهش در چسبندگی هزینه‌ها، ناشی از دیدگاه کوتاه مدت مدیران و رفتارهای فرصت‌طلبانه آن‌ها است و یا به دلیل افزایش کارایی عملیاتی می‌باشد؟ همچنین حاکمیت شرکتی به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش هزینه‌های نمایندگی، آیا می‌تواند چسبندگی هزینه‌ها را کاهش دهد؟ و با در نظرگرفتن مدیریت سود به سمت بالا، آیا حاکمیت شرکتی می‌تواند منجر به کاهش بیشتری در شدت چسبندگی هزینه‌ها گردد؟ و در نهایت، آیا رابطه متقابل انگیزه مدیریت سود به سمت بالا و حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند میزان کاهش در سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را نسبت به هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه به میزان بیشتری کاهش دهد؟

مبانی نظری پژوهش :

مطالعات انجام شده (هامبورگ و ناسو، 2010 )، سه عامل مهم موثر در عدم تقارن هزینه‌ها را به هنگام کاهش فروش شناسایی کردند. عامل اول مربوط به هزینه‌های ثابت است، زیرا هنگامی که بخشی از فروش کاهش می‌یابد، نسبت هزینه به درآمد به سبب اینکه هزینه‌های ثابت نسبت به تغییر حجم ثابت هستند، افزایش می‌یابد. اما، عامل‌های دوم و سوم مربوط به هزینه‌های متغیر و در ارتباط با چسبندگی هزینه است. عامل دوم مربوط به زمانی است که فروش (سطح فعالیت) کاهش می‌یابد.

لذا تصمیم مدیر در خصوص کاهش سطح هزینه‌ها یا نگهداری منابع بدون استفاده بستگی به انتظار وی از تقاضای آتی دارد. اگر مدیر انتظار داشته باشد که کاهش در سطح فروش موقتی است و در مدت کوتاهی به حالت اولیه باز می‌گردد، منابع بدون استفاده را حفظ خواهد نمود زیرا، اگر مدیران منابع مرتبط با فعالیت‌های عملیاتی را متناسب با کاهش فروش، کاهش دهند، تحصیل و آماده‌سازی دوبارۀ منابع در آینده، نیازمند زمان است. بنابراین، اگر منابع و هزینه‌ها متناسب با کاهش فروش کاهش یابد، شرکت فرصت‌های توسعه فروش را از دست می‌دهد. در نتیجه، هزینه‌های تعدیل بیشتر از هزینه‌های ظرفیت بدون استفاده خواهد بود و مدیر تصمیم خواهد گرفت منابع اضافی را حفظ کند. از سوی دیگر، اگر عدم قطعیت در مورد تقاضا در آینده و هزینه‌های کاهش و افزایش دوبارۀ منابع، زیاد باشد، مدیر صبر می‌کند تا قبل از تخمین هزینه‌های تعدیل، اطلاعات بیشتری بدست آورد.

بنابراین، مدیران ممکن است کاهش منابع مربوط به فعالیت‌های عملیاتی را تا زمانی که آن‌ها به دائمی بودن کاهش تقاضا (کاهش فروش) اطمینان بیشتری حاصل کنند، به تاخیر بیندازند. عامل سوم مربوط به زمانی است که مدیر ظرفیت مازاد را به سبب افزایش تابع مطلوبیت خود و یا ترس از افکار عمومی (تئوری نمایندگی) حفظ کند. زیرا کاهش هزینه‌ها (همانند کاهش تعداد کارمندان و میزان امکانات شرکت) می‌تواند باعث از دست رفتن جایگاه، قدرت و اعتبار مدیر شود. همچنین دلایل دیگری که می‌تواند باعث چسبندگی هزینه‌ها به ویژه هزینه‌های مربوط به کارمندان شود، فشار ناشی از مسئولیت اجتماعی مدیریت در رابطه با ایجاد و حفظ اشتغال است (هامبورگ و ناسو،2010)

یاسوکاتا و کنجی وارا (2011) دو فرضیه اصلی (فرضیه تصمیم آگاهانه و فرضیه تاخیر در تعدیل هزینه) درباره دلایل وقوع پدیده چسبندگی هزینه مطرح کرده‌اند . مطابق فرضیه تصمیم آگاهانه، چسبندگی هزینه‌ها نتیجه تصمیمات سنجیده مدیران است.

برای مثال مطابق استدلال اندرسون و همکاران (2003)، چسبندگی هزینه‌ها به این علت رخ می‌دهد که مدیران، منابع مرتبط با فعالیت‌های عملیاتی را به طور سنجیده تعدیل می‌کنند. زمانی که مدیران، کاهش فروش را موقتی پیش‌بینی کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را دارند، حذف منابع متناسب با کاهش فروش و تحصیل مجدد آن در آینده، به افزایش هزینه‌ها و در نتیجه کاهش سود در بلندمدت منجر می‌شود. همچنین بر اساس فرضیه تأخیر در تعدیل هزینه، هزینه‌ها به این دلیل دچار چسبندگی هزینه می‌شود که سرعت کاهش فروش و هزینه‌ها نمی‌تواند یکسان باشد. مطابق این فرضیه شدت چسبندگی هزینه در کوتاه‌مدت، بیشتر از میان‌مدت و بلندمدت است و چسبندگی هزینه در بلند مدت، کاهش می‌یابد و نوسان‌های هزینه به نوسان‌های فروش نزدیک‌تر می شود. بر این اساس، چسبندگی هزینه یک اقدام آگاهانه از سوی مدیران نمی‌باشد بلکه هزینه‌ها به صورت ذاتی نمی‌توانند در کوتاه‌مدت با کاهش فروش به همان نسبت افزایش فروش، کاهش یابند و این موضوع در بلندمدت تعدیل می‌شود.

مدیریت سود :

مدیریت سود، انتخاب مدیران از سیاست‌های حسابداری یا اقدامات واقعی است که بر سود به منظور دستیابی به اهداف خاص گزارشگری تأثیر می‌گذارد بنابراین مدیریت سود شامل هر دو انتخاب‌های سیاست‌های حسابداری و اقدامات واقعی می‌شود(اسکات، 2013)

درگیر شدن با مسئله مدیریت سود برای شرکت‌ها کاری خالی از مخاطره نیست. مخاطراتی چون مخدوش شدن اعتبار شرکت‌ها و مدیران عامل و خطر دادخواهی از آنها (این مورد بیشتر در مورد تقلب روی می‌دهد) از این قبیل است. بنابراین منطق حکم می‌کند تنها هنگامی اقدام به مدیریت سود شود که انگیزه کافی برای آن وجود داشته باشد و منافع این کار از هزینه‌ها و مخاطرات آن بیش‌تر باشد (دستگیر و حسینی، 1392).

مدیران شرکت‌ها ممکن است به روش‌های گوناگونی بر سود گزارش شده اثر بگذارند و آن را کنترل کنند. به این روش‌ها یا ابزارها، ابزارهای مدیریت سود گفته می‌شود. پژوهشگران ابزارهای مدیریت سود را از زوایا و دیدگاه‌های مختلف، به روش‌های متفاوت و در طبقه‌بندی‌های متنوعی مورد بررسی قرار داده‌اند.

از جمله این روش‌ها می‌توان به انتخاب اصول حسابداری، زمانبندی فروش دارایی‌های ثابت، تصمیمات اقتصادی اساسی و یا اهمیت، روش مبتنی بر دوش گرفتن، دستکاری هزینه‌های مالی و تعدیل برآوردهای حسابداری اشاره کرد.(اردکانی، 1388).

ارتباط میان چسبندگی هزینه‌ها و مدیریت سود و راهبری شرکتی

اغلب تحقیقات قبلی نشان داده‌اند که چسبندگی هزینه‌ها می‌تواند ناشی از تعدیلات هزینه یا انتظارات مدیریت باشد. زمانیکه گستردگی ماهیت مسائل نمایندگی را در مؤسسات مدرن در نظر بگیریم (جنسن و مکینگ، 1976)، احتمال این‌که مدیران طبق انتظارات مطرح شده در یک جهان ایده‌آل (تعدیلات هزینه و انتظارات مدیریت) رفتار نمایند کم است. تضادهایی بین مدیرانی که فقط منافع خود را در نظر می‌گیرند با سایر ذینفعان واحد تجاری وجود دارد که یکی از بارزترین آن‌ها، رفتار مدیریت سود تحت قراردادهای پاداش است. هیلی (1985)، دریافت که مدیران، سود را به منظور دریافت پاداش بیشتر مدیریت می‌نمایند. همچنین، تحقیقات پیشین نشان داده است که رسیدن به سود دوره قبل، اجتناب از زیان و برآورده نمودن انتظارات تحلیلگران مالی نیز منجر به افزایش در استفاده از مدیریت سود می‌گردد (همان).

در پیشینه تحقیقاتی مرتبط با مدیریت سود، تحقیقات اندکی در زمینه تأثیر مدیریت سود بر روی چسبندگی هزینه‌ها (چن، 2008 ؛ دایرینک و رندرز، 2009 ؛ کاما و ویس، 2010 و …) انجام شده است. به عنوان مثال، کاما و ویس (2010)، شواهدی فراهم نمودند که نشان می‌دهد مدیران، چسبندگی هزینه‌های عملیاتی را به منظور اجتناب از زیان و جلوگیری از کاهش سود، کاهش می‌دهند. بنابراین می‌توان انتظار داشت که انگیزه‌های مدیریت سود منجر به کاهش شدت چسبندگی هزینه‌ها می‌شود. این کاهش می‌تواند به دلیل افزایش کارایی عملیاتی شرکت ایجاد شده باشد و یا ناشی از دیدگاه کوتاه‌مدت مدیریت باشد.

مدیری که تحت فشار افزایش سود به سمت بالا می‌باشد و دید بلند مدتی دارد، به منظور اجتناب از کاهش سود و گزارش زیان، سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را به جای هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه کاهش می‌دهد. زیرا هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه برای شرکت منافع آتی دارد. در نقطه مقابل، اقدامات فرصت‌طلبانه مدیران و دید کوتاه‌مدت آنها باعث می‌گردد که به منظور اجتناب از زیان، کاهش در هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه را به سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش ترجیح دهند (سو و هانگ، 2015). تحقیقات نشان می‌دهد که حاکمیت شرکتی می‌تواند چسبندگی هزینه‌ها را محدود (چن و
همکاران 2012 ؛ علیمرادی و احمیدی، 1392 و …) نماید.

گاهی اوقات، رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران منجر به چسبندگی هزینه‌ها می‌گردد. حاکمیت شرکتی خوب با نقشی که می‌تواند در زمینه کنترل شرکت ایفا نماید، می‌بایست چسبندگی هزینه‌ها را به نحوی کاهش دهد. زمانیکه مدیران در تلاش برای بهبود کنترل هزینه‌ها هستند، انتظار میرود حاکمیت شرکتی خوب فرایند کنترل هزینه‌ها را تسهیل نموده و چسبندگی هزینه‌ها را کاهش دهد. از یک سو، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران را که ممکن است ثروت سهامداران را کاهش دهد، محدود نماید.

از طرف دیگر، زمانی‌که مدیران انگیزه‌هایی به منظور افزایش ارزش شرکت دارند، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند به موفقیت تصمیمات مدیران کمک نماید. بنابراین زمانی که مدیران در تلاش برای کنترل هزینه‌ها تحت مدیریت سود به سمت بالا هستند، حاکمیت شرکتی خوب می‌تواند مفید باشد و می‌توان انتظار داشت، تقابل حاکمیت شرکتی و انگیزه‌های مدیریت سود، منجر به کاهش بیشتر چسبندگی هزینه‌ها گردد. اگر حاکمیت شرکتی، رفتارهای فرصت‌طلبانه مدیران را محدود نماید، از مدیران انتظار می‌رود که روش‌های کارای کاهش در چسبندگی هزینه‌ها را ترجیح دهند. در این صورت، تحت مدیریت سود به سمت بالا، حاکمیت شرکتی باعث می‌شود مدیران به منظور اجتناب از زیان، کاهش در سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش را به هزینه‌های تبلیغات و تحقیق و توسعه ترجیح دهند (سو و هانگ، 2015).

پیشینه پژوهش

سو و هونگ (2015)، به بررسی مدیریت سود، حاکمیت شرکتی و چسبندگی هزینه‌ها پرداختند. نمونه این تحقیق شامل شرکت‌های چینی برای بازه زمانی 2003- 2010 می‌باشد. در این تحقیق، سودهای مثبت اندک یا افزایش اندک در سود، به عنوان معیاری از مدیریت سود به سمت بالا در نظر گرفته شده است. در این تحقیق مشاهده شده است که چسبندگی هزینه‌ها در بین شرکت‌هایی که دارای مدیریت سود نبوده‌اند، به صورت معناداری بالاتر از شرکت‌هایی است که دارای مدیریت سود افزایشی بوده‌اند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مدیران هزینه‌ها را بیشتر از طریق کاهش سایر هزینه‌های عمومی، اداری و فروش کنترل می‌نمایند.

همچنین یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که حاکمیت شرکتی خوب، چسبندگی هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. در نهایت یافته‌های این تحقیق در مورد تأثیر متقابل مدیریت سود و حاکمیت شرکتی بر چسبندگی هزینه‌ها نشان می‌دهد که حاکمیت شرکتی خوب، می‌تواند چسبندگی هزینه‌ها را مقدار بیشتری کاهش دهد، اگرچه تأثیر آن بر چسبندگی هزینه‌ها به شدت مدیریت سود نمی‌باشد.

کو و همکاران (2015)، در تحقیقی با عنوان مدیریت سود و چسبندگی هزینه‌ها به بررسی تأثیرات انگیزه‌های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه‌های عمومی، اداری و فروش پرداختند. نمونه آماری این تحقیق شامل شرکت‌های امریکایی در بازه زمانی 1977-2007 می‌باشد. آن‌ها نشان دادند که رفتار هزینه‌ها برای شرکت‌های دارای انگیزه مدیریت سود، متفاوت از شرکت‌هایی است که فاقد این انگیزه هستند. بویژه، شرکت‌های دارای انگیزه مدیریت سود، زمانی که با کاهش فروش مواجه هستند، چسبندگی هزینه‌ها را کاهش می‌دهند. این یافته می‌تواند احتمالاً ناشی از این امر باشد که مدیران به صورت متهورانه هزینه‌ها را برای مدیریت سود یا آمادگی برای زمانی که با کاهش فروش مواجه هستند، کاهش می‌دهند.

در تحقیقی با عنوان مدیریت سود و چسبندگی هزینه‌ها به بررسی تأثیرات انگیزه‌های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه‌های عمومی، اداری و فروش پرداختند. نمونه آماری این تحقیق شامل شرکت‌های امریکایی در بازه زمانی 1997-2007 می‌باشد. آنها نشان دادند که رفتار هزینه‌ها برای شرکت‌های دارای انگیزه مدیریت سود ، متفاوت از شرکت‌هایی است که فاقد این انگیزه هستند. بویژه، شرکت‌های دارای انگیزه مدیریت سود، زمانی که با کاهش فروش مواجه هستند، چسبندگی هزینه‌ها را کاهش می‌دهند. این یافته می‌تواند احتمالاً ناشی از این امر باشد که مدیران به صورت متهورانه هزینه‌ها را برای مدیریت سود یا آمادگی برای زمانی که با کاهش فروش مواجه هستند، کاهش می‌دهند.

معتقدند که چسبندگی هزینه و محافظه کاری شرطی منجر به عدم تقارن مدل تجزیه و تحلیل هزینه، حجم فعالیت و سود استاندارد ( CVP ) می‌شود. آنان همچنین معتقدند که این عدم تقارن در شرکت‌ها با حجم دارایی و تعداد کارکنان بیشتر، بالاتر و در شرکت‌ها با اندازۀ بزرگ‌تر، کمتر است. بنابراین، آنان مدل CVP استاندارد را با ترکیب چسبندگی هزینه و محافظه‌کاری شرطی تعدیل کردند.

استادیار

دکتر جهانبخش اسدنیا

نویسنده

دکتر علی اصغر شکرشکن

ویراستار

مهندس الهه شکرشکن

هرآنچه سؤال یا مُشکلی در ارتباط با این مقاله دارید لطفاً از طریق دیدگاه در میان بُگذارید، دیدگاه شما بدون پاسخ نخواهد ماند.

دربارۀ من

اینجانب، با توجه به تحصیلات خود در رشته حسابداری تا مقطع دکتری و عضویت در مجامع حرفه‌ای و همچنین در کانون کارشناسان رسمی دادگستری به عنوان کارشناس رسمی با هدف ایجاد بستری بهتر برای انجام انواع خدمات مالی و به اشتراک گذاشتن برخی از تجارب با اهمیت، در حوزه‌های مختلف مالی و مالیاتی، حسابرسی و بالاخص کارشناس رسمی، اقدام به ایجاد این سایت نموده‌ام.
دربارۀ من

کپی با ذکر منبع بدون اشکال می‌باشد

لطفا به این مقاله امتیاز دهید

هرآنچه سؤال یا مُشکلی در ارتباط با این مقاله دارید از طریق دیدگاه در میان بُگذارید، دیدگاه شما بدون پاسخ نخواهد ماند.

دربارۀ من:

اینجانب، علی اصغر شکرشکن با توجه به تحصیلات خود در رشته حسابداری تا مقطع دکتری و عضویت در مجامع حرفه‌ای و همچنین در کانون کارشناسان رسمی دادگستری به عنوان کارشناس رسمی با هدف ایجاد بستری بهتر برای انجام انواع خدمات مالی و به اشتراک گذاشتن برخی از تجارب با اهمیت، در حوزه‌های مختلف مالی و مالیاتی، حسابرسی و بالاخص کارشناس رسمی، اقدام به ایجاد این سایت نموده‌ام.

امید است با همراهی همکاران متخصص خود در مسیر تعریف شده گامی کوچک و موثر برداشته شود.

علی اصغر شکرشکن

کارشناس رسمی دادگستری
تماس با من
کپی با ذکر منبع بلامانع می‌باشد
لطفاً به این مقاله امتیاز دهید

چقدر این مقاله مفید بود؟

بر روی یک ستاره کلیک کنید تا امتیاز شما مشخص شود!

میانگین امتیاز 4 / 5. تعداد آرا: 6

اولین نفری باشید که به این مقاله امتیاز می‌دهید

متاسفیم که این مقاله برای شما مفید نبود!

اجازه دهید این مقاله را بهتر کنیم!

به من بگویید چگونه می‌توانم این مقاله را بهبود بخشم؟

علی اصغر شکرشکن
علی شکرشکن

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.