- کارشناس رسمی دادگستری حسابداری - حسابرسی
- info@alishekarshekan.ir
- 09122084558
سیستم کنترل داخلی در معنای وسیع کلمه در ارتباط با مجموعهای از هدفها، به شرح زیر تعریف میشود:
“هر سیستم یا مجموعهای از کنترلها، اعم از مالی و غیرمالی، که برای دستیابی به اطمینانی منطقی از تحقق موارد زیر برقرار میشود:
1.اثربخش و کارآمد بودن عملیات
2.قابل اتکا بودن اطلاعات مالی و گزارشگری آن
3.رعایت قوانین و مقررات”
واحد اقتصادی هم از لحاظ اندازه و هم از لحاظ پیچیدگی فعالیت چنان رشد میکنند که کنترل مستقیم و انفرادی آنها ناممکن میشود و از این رو، استقرار کنترلهای داخلی ضروری است.
واحدهای اقتصادی دارای الزاماتی قانونی میباشند که باید به آنها عمل کنند، از این رو باید کنترلهای داخلی را برای شناسایی و کنترل میزان رعایت این گونه الزامات قانونی، برقرار نمایند.
واحدهای اقتصادی با انواع مخاطرات در زمینههای مالی، اداری و تجاری روبرو میباشند که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون، تهدید میکنند. مدیران غیراجرایی و اجرایی واحدهای اقتصادی برای انجام دادن وظیفه مباشرت خود نسبت به صاحبان سرمایه، مسئولیت این مخاطرات را در هر سازمان به عهده دارند. در نتیجه وجود کنترلهای داخلی ضروری است.
برای آشنایی بیشتر با حسابرسی داخلی میتوانید مقاله
حسابرسی داخلی و آشنایی با کاربردهای آن چیست
را مطالعه کنید.
هیأت تدوین استانداردهای حسابرسی، حسابرسی داخلی را در رهنمود حسابرسی خود چنین تعریف کرده است:
وظیفه ارزیابی مستقلی که توسط مدیریت سازمان برای بررسی سیستم کنترل داخلی ایجاد میشود. حسابرسی داخلی، کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ درست و مناسب، اقتصادی، اثربخش و کارآمد بودن استفاده از منابع سازمان، آزمون، ارزیابی و گزارش میکند
حسابرسی داخلی در موسسات خدمات عمومی حقیقتا نقش اساسی و ارزندهای ایفا میکند.
گرچه اصول و مبانی حسابرسی در بخشهای عمومی و خصوصی یکسان میباشد اما، دامنه مسئولیتها در حسابرسی موسساتی که از بودجه عمومی استفاده میکنند به مراتب گستردهتر است.
حسابرسان موسسات خدمات عمومی در اطمینان یافتن از این که مصرف وجوه عمومی به درستی و به گونهای اقتصادی، اثربخش، کارآمد و در جهت منافع جامعه صورت گرفته است، نقشی اساسی دارند.
گرچه شباهتهای زیادی بین حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل وجود دارد، اما این دو گونه حسابرسی با هم تفاوتهای اساسی دارند و هدفهای آنها نیز یکی نیست.
حسابرسی مستقل معمولا یک ضرورت قانونی است و مدیریت سازمان آن را به وجود نمیآورد. هدف اصلی این حسابرسی، اظهارنظر مستقل در این مورد است که صورتهای مالی، به درستی تنظیم شده است، وضعیت مالی سازمان را به نحو مطلب نشان میدهد و دارای اشتباه و یا تحریف با اهمیت نیست. حسابرسان مستقل ممکن است در مورد سیستم کنترل داخلی نیز اظهارنظر کنند، اما این اظهارنظر به کنترلهایی محدود میشود که حسابرسان، آن را به عنوان بخشی از کار خود مورد ارزیابی قرار دادهاند.
حسابرسی داخلی از طرف دیگر، ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت سازمان و به منظور بررسی تمامی سیستم کنترل داخلی به وجود میآید. حسابرسی جامع، جزیی جداناشدنی از وظیفه حسابرسی داخلی است که سازمان را در اطمینان یافتن از دستیابی موثر به هدفهای مورد نظر آن، یاری میکند.
با وجود این تفاوتها، حسابرسان داخلی و مستقل باید به کار یکدیگر اتکا کنند. برای آن که هر دو حسابرسی اثربخش باشد، عملیات حسابرسی داخلی و مستقل باید چنان برنامهریزی شود که مکمل یکدیگر باشند و هزینههای حسابرسی، در حداقل ممکن انجام شود.
حسابرس داخلی باید به نسبت جایگاه سازمانی خود استقلال داشته و از لحاظ شخصی، بیطرف باشد تا بتواند وظایف و مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهد.
واحد حسابرسی داخلی باید به تناسب مسئولیتها و هدفهای آن، کارکنانی به تعداد کافی، با تحصیلات مناسب، و تجربه کافی داشته باشد. حسابرس داخلی باید برای انجام دادن کلیه مسئولیتهای خود، آموزشهای لازم را فراگیرد.
حسابرسی داخلی باید با مدیریت، حسابرسان مستقل، سایر مقامات ذیصلاح و نیز با کمیته حسابرسی روابط صمیمانه کاری و تفاهم متقابل داشته باشد.
حسابرس داخلی در انجام دادن مسئولیتهای خود باید مراقبتهای حرفهای را اعمال کند.
حسابرس داخلی باید عملیات خود را به گونهای مناسب، برنامهریزی، کنترل و مستند کند.
حسابرس داخلی باید سیستم کنترل داخلی سازمان را شناسایی و ارزیابی کند تا بتواند درباره کفایت و اثربخشی آن گزارش ارائه دهد.
حسابرس داخلی باید شواهد کافی، مربوط و قابل اعتماد را گردآوری کند تا مبنایی منطقی برای نتیجهگیری و ارائه پیشنهادهای خود، در اختیار داشته باشد.
حسابرس داخلی باید ترتیبی اتخاذ کند که یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادهای مربوط به هر کار حسابرسی داخلی به موقع در اختیار سطوح مناسب مدیریت قرار گیرد و تا دریافت پاسخ لازم، همواره پیگیر آن باشد. حسابرس داخلی باید مطمئن شود که مدیریت سازمان درباره پیشنهادهای اصلاحی او تصمیمگیری کرده است تا بتواند اقدامات به عمل آمده را کنترل کند.
حسابرس داخلی برای این که اثربخش باشد باید مطابق استانداردهای حرفهای، یعنی رهنمودهای حسابرسی داخلی، عمل کند.
برای اطمینان یافتن از اثربخش بودن حسابرسی داخلی، تمام سازمانها باید چارچوبی را مقرر کنند که شامل بررسی عملیات حسابرسی داخلی توسط مدیران غیر اجرایی سازمان، مانند کمیته حسابرسی، هیأت مدیره یا هر مکانیزم دیگری باشد.
ملاک تشخیص اثربخش بودن حسابرسی داخلی، استقلال آن از لحاظ سازمانی و هدف است.
بدیهی است که جایگاه سازمانی حسابرسی داخلی باید چنان باشد که بتواند وظایف خود را به گونهای اثربخش، انجام دهد. در نتیجه برای انجام گرفتن وظایف واحد حسابرسی داخلی و تعیین اولویتهای کاری آن، البته در مشورت با مدیریت، حمایت کامل مدیریت سازمان از واحد حسابرسی داخلی یک ضرورت است.
یکی از راههای تثبیت جایگاه حسابرسی داخلی در درون سازمان این است که حسابرسی داخلی، در چارچوب بودجه اختصاصی خود فعالیت کند. این عمل باعث میشود که به حسابرسی داخلی، به عنوان یک قسمت فعال اقتصادی در سازمان نگریسته شود. به علاوه، رئیس حسابرسی داخلی با این کار، مسئول کنترل هزینههای جاری واحد خویش است و در موارد مقتضی، پاسخگو میباشد.
عامل اصلی برای توانمند بودن حسابرسی داخلی، استقلال آن است. مدیریت باید این عامل را به رسمیت بشناسد و با تأمین جایگاه مناسب حسابرسی داخلی در ساختار سازمانی، نسبت به استقلال واحد حسابرسی داخلی اطمینان دهد.
عملکرد حسابرسی داخلی باید چنان باشد که به روشنی نشان دهد حسابرسی داخلی تحت تاثیر هیچگونه اعمال نفوذ غیر مسئولانهای نیست که بتواند دامنه رسیدگی یا کار آن را محدود کند یا تغییر دهد یا بتواند بر تصمیمگیری آن درباره محتوای گزارشهایی که به مدیریت ارائه میشود، به طور قابل ملاحظهای اثر بگذارد.
استقلال حسابرسی داخلی به شکلهای زیر محقق میشود:
رئیس حسابرسی داخلی باید به مدیریت ارشد سازمان، شامل مدیر عامل، هیأت مدیره و بررسیکنندگان غیراجرایی سازمان دسترسی مستقیم داشت باشد و بتواند آزادانه به آنان گزارش دهد.
رئیس حسابرسی داخلی باید بتواند گزارشهای خود را بدون حذف مطلبی و با نام و امضای خود ارائه دهد.
حسابرسی داخلی باید نسبت به کلیه سیستمهای مالی و اداری سازمان استقلال کامل داشته باشد. درگیر شدن حسابرسی داخلی در سیستمهای اجرایی و برنامههای سازمان باید به موارد زیر محدود شود:
جایگاه سازمانی حسابرسی داخلی به گونهای باشد که بتواند مستقل از افرادی فعالیت کند که مستقیما مسئولیت فعالیتهای مورد رسیدگی را به عهده دارند.
این مطلب نیز دارای اهمیت است که حسابرسی داخلی باید بتواند در صورت لزوم و بدون هرگونه مشکلی، گزارش خود را به مسئولان رده بالای سازمان ارائه دهد و برای این منظور، پارهای اختیارات باید برای وی در نظر گرفته شده باشد. بنابراین، رئیس حسابرسی داخلی باید اجازه دسترسی به کلیه اعضای هیأت مدیره و بررسی کنندگان غیر اجرایی را در موارد ضروری، دارا باشد.
حسابرس داخلی باید بدون هرگونه جانبداری با مسائل برخورد کند و از چنان جایگاه سازمانی برخوردار باشد که بتواند بیطرفانه تصمیمگیری و نظر و پیشنهادهای خود را ارائه کند.
یک جنبه بسیار مهم استقلال حسابرسی، بیطرفی آن است.
بیطرفی در حسابرسی داخلی در موارد زیر خلاصه میشود:
1.رعایت موارد زیر توسط حسابرسان داخلی، چه به دلیل روابط حرفهای یا کارفرما و کارمندی، یا هرگونه رابطه پولی با واحد یا قسمت مورد رسیدگی یا منافع دیگر در آن.
2.حفظ بیطرفی در موارد حسابرسی فعالیتی که حسابرسان داخلی در اجرای آن نقش داشته یا مسئولیتی را پذیرفته بودهاند.
3.همچنین، تأثیرناپذیری در برابر اعمال نفوذهای نابجای که میتواند انجام شدن رسیدگیها، تفسیر یافتهها و تنظیم و تدوین پیشنهادها را تحت تأثیر قرار دهد.
4.در ارتباط با تغییرات با اهمیتی که قرار است در سیستمهای کنترل داخلی ایجاد شود و سیستمهای جدیدی که طراحی گردد، مدیریت باید با حسابرسان داخلی مشورت کند و حسابرسان داخلی نیز باید درباره استانداردهای کنترلی مورد نظر، پیشنهادهای خود را ارائه دهند. انجام دادن این کار، لزوماً بیطرفی حسابرسان داخلی را در بررسی این سیستمها، خدشهدار نمیکند.
5.به عهده نگرفتن وظایف با ماهیت غیرحسابرسی، اما در موارد نادری که حسابرسان ناگزیر به این کار میگردند باید مطمئن شوند که مدیریت سازمان متوجه این موضوع است که آنان در این مقطع، نقش حسابرس داخلی را ندارند.
رئیس واحد حسابرسی داخلی باید طرح حسابرسی داخلی را با مشورت مدیریت ارشد سازمان، تهیه و تدوین کند. بنابراین، برنامهریزی زمانبندی اجرای حسابرسی داخلی باید با هماهنگی و توافق مدیران مرتبط با کار حسابرسی، صورت گیرد، مگر در موارد نادری که رسیدگی بدون پیشبینی قبلی به دلیل ضرورتهای حسابرسی، لازم باشد.
مدیریت و کارکنان سازمان در سطوح مختلف باید به واحد حسابرسی داخلی اطمینان و اعتماد کامل داشته باشند که عملیات حسابرسی را بهطور محرمانه، مطمئن و درست انجام میدهد و این اعتماد را در هر فرصتی نیز نشان دهند.
رابطه بین حسابرسی داخلی و حسابرسان مستقل مستلزم تفکیک و تشخیص نقشها و مسئولیتهای متفاوت آنان است.
وظیفه حسابرسی داخلی، ارزیابی مستقل درون سازمانی است و حسابرسان داخلی از کارکنان سازمان میباشند، در حالی که حسابرس مستقل کاملاً جدا از سازمان مورد رسیدگی است و معمولا مسئولیت قانونی دارد تا درباره صورتهای مالی و وظیفه مباشرت مدیریت، نظر مستقل و حرفهای ارائه دهد.
حسابرسان داخلی و مستقل باید بتوانند با توجه به محدودیتهای ناشی از مسئولیتهای متفاوتی که دارند و بر اساس قابلیتها و توانمندیهای ویژه هر یک، به کار یکدیگر اعتماد و اتکا کنند. از اینرو، حسابرسان داخلی و مستقل باید بطور مرتب با یکدیگر مشورت نمایند و باید کار یکدیگر را مورد توجه قرار دهند تا بتوانند آنهایی را مشخص کنند که میخواهند برای مقاصد خود، بر آن اتکا نمایند.
کمیسیون حسابرسی دیوان محاسبات انگلستان، همکاری تنگاتنگ حسابرسی داخلی و مستقل را به این دلیل توصیه و ترغیب میکند که معتقد است واحدهایی که به این طریق حسابرسی میشوند در نهایت از مزایای زیر برخوردار میگردند:
هدفهای حسابرسی داخلی باید موارد زیر را در بر بگیرد:
1.آزمون، ارزیابی و گزارش کفایت سیستم کنترل داخلی با صرف هزینهای معقول.
2.حفظ بیطرفی
3.رعایت ضوابط حرفه
4.انجام دادن وظایف با منابعی که از طریق برنامهریزی جامع بدست میآید، همراه با ارزیابی کامل و ثبت سیستم کنترل داخلی
5.اطمینان یافت از گردآوری شواهد حسابرسی کافی، گزارشگری کامل و اعمال روشهای پیگیری مناسب
هدفهای حسابرسی داخلی باید به روشنی تعریف شود. این هدفها باید با معیارهای سنجشی که از همان ابتدا تعریف شدهاند قابل اندازهگیری باشد تا مبنایی مناسب را برای کنترل و سنجش عملکرد، فراهم کند.
هدفها در مرحله نخست به موافقت و تأیید سازمان و تحقق آن، به همکاری و مشارکت سازمان نیاز دارد.
هدفهای حسابرسی داخلی در سازمانهای مختلف متفاوت است، اما در هر سازمان تلاش میشود مجموعه هدفهای حسابرسی داخلی، متناسب با هدفهای کلی آن سازمان باشد.
هدفهای سازمانی همواره گسترش و بهبود مییابد و از اینرو، محیط کنترلی و سیستم کنترل داخلی نیز پیوسته باید بازنگری و اصلاح شود. این بدان معناست که هدفهای حسابرسی داخلی نیز باید بهطور مرتب، مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
دامنه حسابرسی داخلی اغلب به اشتباه، منحصر به موضوعات مالی تصور میشود. اما، با توجه به هدف حسابرسی داخلی که ارزیابی سیستم کنترل داخلی سازمان است، دامنه حسابرسی داخلی باید همه جنبههای کنترل داخلی را، اعم از مالی و غیرمالی، در برگیرد.
دامنه وظایف حسابرسی داخلی نیز در سازمانهای مختلف، تفاوت میکند، اما این دامنه باید همه جنبههای کنترلهای داخلی سازمان را دربرگیرد.
هدفها و دامنه حسابرسی داخلی که تصویب میشود به عنوان آئیننامه و شرح وظایف واحد حسابرسی داخلی شناخته میشود.
برخی از سیستمهای اصلی که زیر پوشش حسابرسی داخلی قرار میگیرد، به شرح زیر است:
برآورد نیاز به حسابرسی داخلی، تمام زمینههایی از فعالیتهای سازمان را مشخص میکند که به حسابرسی نیاز دارد. زمینههای بالقوه نیازمند به رسیدگیهای حسابرسی داخلی، با بررسی هدفها و برنامههای استراتژیک سازمان، بودجهها، گزارشهای صورتهای مالی سالانه و سایر مدارک و شواهد مربوط، تعیین میشود.
سپس، این زمینهها با توجه به عوامل مختلفی چون حجم درآمد یا هزینهها، یعنی بر اساس میزان اهمیت اقلام، و برحسب میزان خطر، یعنی احتمال وقوع اشتباه و یا تحریف، مرتب و اولویتبندی میشود. مرحله بعدی، مشورت با مدیران سطح بالای سازمان و مرتب کردن فهرست نهایی با توجه به نظرات آنان است.
رئیس حسابرسی داخلی پس از برآورد ضرورتهای حسابرسی و تعیین اولویتها باید طرح استراتژیک حسابرسی و طرح عملیاتی حسابرسی، هر دو را تهیه کند.
این طرحها باید پوشش لازم را در مورد همه سیستمهای اصلی سازمان، مالی و غیرمالی، مانند حقوق و دستمزد، پرداخت بدهیها و تکنولوژی اطلاعات، به تفصیل روشن کند. سومین طرح حسابرسی که عملیات حسابرسی داخلی را در هر سطح اجرایی تعیین میکند، برنامه حسابرسی نام دارد و باید توسط مدیریت حسابرسی داخلی تهیه شود.
طرح استراتژیک یا طرح دراز مدت، رئوس حسابرسیهای موردنظر را برای هر یک از دورههای 2 تا 5 ساله تعیین میکند. این طرحها، کلیه مواردی را که حسابرسی خواهد شد و تعداد دفعات بررسی را مشخص میکند و اشاره مختصری به دامنه حسابرسیهای موردنظر نیز خواهد داشت.
هدف اصلی طرح استراتژیک حسابرسی، ارائه راهنماییهای کلی برای عملیات حسابرسی داخلی و اولویتبندی حسابرسیها در طول دوره مورد رسیدگی است.
برنامهای که چند سال را پوشش میدهد باید انعطافپذیر باشد؛ زیرا، ممکن است در طول اجرای طرح استراتژیک حسابرسی، وقایعی روی دهد که عملیات حسابرسی داخلی را از مسیر تعیین شده خود دور کند.
طرح استراتژیک حسابرسی باید همگام با برآورد ضرورتها و به منظور در نظر گرفتن تغییرات به وجود آمده در اولویتها یا مخاطرات، بهطور سالانه بررسی و بازنگری شود. طرح حسابرسی باید پس از هر بررسی، به آینده تسری یابد تا از تأمین پوشش لازم برای سالهای آینده مورد نظر، اطمینان حاصل شود.
طرح عملیاتی حسابرسی معمولاً یک سال را پوشش میدهد و باید طرح استراتژیک حسابرسی را در مورد حسابرسیهای خاصی که برای آن سال پیشبینی شده است، در برگیرد.
تنظیم طرح عملیاتی حسابرسی مستلزم مراحل زیر است:
برنامه حسابرسی ابزاری است برای هدایت و کنترل یک کار حسابرسی. هدف این برنامه، تعیین هدفها و دامنه تفصیلی و نحوه اجرای حسابرسی است. جدول زمانی و تعداد روزهای کاری لازم از طرح عملیاتی حسابرسی بدست میآید و برنامه حسابرسی باید در برگیرنده مطالب زیر باشد:
برنامه حسابرسی در جریان انجام دادن حسابرسی باید مورد بررسی قرار گیرد و هرگونه تغییر ضروری باید در برنامه اعمال شود.
منابع حسابرسی داخلی شامل موارد زیر میباشد:
مهمترین منبع حسابرسی داخلی، کارکنانی هستند که در حسابرسی داخلی کار میکنند. از اینرو، این منبع مهم و حیاتی باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
1.ترکیب درست و مناسب از مهارتها، تحصیل و تجربه
2.انعطافپذیری
3.خصوصیات ویژه فردی
4.حقوق و مزایای کافی
5.آموزش مناسب و کافی
ترکیب درست و مناسب یعنی عملیات حسابرسی داخلی توسط حسابرسانی انجام شود که درجه و رتبههای مناسب و لازم را برای انجام دادن کار، دارند.
ترکیب اعضای گروه حسابرسی مورد نیاز برای انجام دادن کار، در مرحله برآورد نیاز به حسابرسی مشخص میشود.
تعداد اعضای گروه حسابرسی مورد نیاز هر کار عموماً با توجه به اندازه و پیچیدگی سازمان مربوط، تعیین میشود. گاه، استفاده از خدمات کارشناسان خارج از سازمان نیز به صورت موقت یا دورهای ضرورت مییابد. بدیهی است، تعداد اعضای گروه حسابرسی میتواند متناسب با هر کار، بسیار متفاوت باشد.
بودجهبندی و استفاده مطلوب از منابع انسانی و ترکیب درست و مناسب آن در حسابرسی داخلی مستلزم استفاده از طرح استراتژیک حسابرسی و طرح عملیاتی حسابرسی است.
در نظر گرفتن فرصت زمانی اضافی برای رسیدگیهای ویژه و پیشبینی نشده، مانند پیجویی تقلبها و سوء استفادههای کشف شده، در طرح استراتژیک حسابرسی و طرح عملیاتی حسابرسی از اهمیت زیادی برخوردار است.
چرخش حسابرسان بین گروههای مختلف حسابرسی، انعطافپذیری گروههای حسابرسی را افزایش میدهد و در نتیجه، جابجایی منابع انسانی را در حسابرسیهای آینده آسانتر میکند.
افرادی باید در مرحله استخدام به کار دعوت شوند که خصوصیات ویژه فردی و استعداد ذاتی لازم را برای انجام دادن وظایف و مسئولیتهای محول دارند. از اینرو، حسابرسان باید بتوانند خوب محاسبه کنند، خوب سخن بگویند، اعتماد به نفس داشته باشند و در برخورد با سایر کارکنان سازمان، منظور خود را به خوبی و روشنی مطرح نمایند.
تمام اعضای حسابرسی داخلی باید آموزشهای دورهای مناسبی را بطور مرتب ببینند تا مدیریت بتواند حداکثر بهره را از منابع حسابرسی بدست آورد. طرح عملیاتی حسابرسی سالانه باید در برگیرنده دورههای آموزشی 10 تا 15 روزه برای هر حسابرسی باشد.
تجربه نشان داده است که آموزش اعضای حسابرسی هنگامی بیشترین کارایی و بهرهوری را خواهد داشت که جوابگوی نیازهای حسابرسان باشد و در چارچوب یک سیستم مناسب ارزیابی، اجرا شود.
برای آموزش حسابرسان داخلی چهار طریق اصلی زیر وجود دارد:
دورههای آموزشی خارج از سازمان معمولاً گرانترین نوع آموزش است. بسیاری از برگزارکنندگان اینگونه دورههای آموزشی معمولاً برای شرکتکنندگانی که تعداد آنان 2 نفر یا بیشتر باشد، تخفیفی قایل میشوند. سازمانها نیز ممکن است برای استفاده از تخفیف موردنظر، سایر اعضای علاقهمند به دورههای آموزشی را همراه اعضای حسابرسی داخلی طی قراردادی، برای شرکت در دوره آموزشی، معرفی کنند. اعضای حسابرسی داخلی باید به گونهای تشویق شوند تا به عنوان بخشی از برنامه استمرار آموزش خود، در دورههای آموزشی برون سازمانی شرکت کنند.
که شامل دورههای آموزشی تخصصی و سمینارهای مختلف است.
دورههای آموزشی درون سازمانی نسبت به دورههای آموزشی برون سازمانی با صرفهتر است و چنانچه این دورهها اثربخش باشد، ممکن است با صرفهترین روش آموزش باشد. بهعلاوه، استفاده از نرمافزارهای آموزشی، معمولاً متناسبسازی موضوع را با نیاز شرکتکنندگان در دوره آموزشی امکانپذیر میکند.
که شامل برگزاری دورههای آموزشی توسط سازمان با استفاده از کارکنان یا متخصصان خود برای آموزش
آموزش ضمن خدمت، متداولترین و مهمترین آموزشی است که کلیه اعضای حسابرسی داخلی از آن برخوردار میشوند. این روش آموزشی، تجربه کاری را با بررسی منتقدانه فردی ارشدتر تلفیق میکند. نظارت و سرپرستی مناسب بر کار اعضا و بررسی و تجربه و تحلیل همه جانبه آن، مهمترین و موثرترین جنبه آموزش ضمن خدمت است.
که شامل نظارت و بررسی کار هر حسابرس توسط رده بالاتر
اعضای حسابرسی داخلی جدای از دورههای آموزشی باید تشویق شوند تا بهطور مرتب کتابها و سایر نشریات مربوط را مطالعه کنند. برای هر واحد حسابرسی داخلی لازم است که در یکی از نشریات مربوط به حسابرسی یا حسابداری اشتراک داشته باشد.
برای مثال، مامور کردن حسابرسان به سایر دایرهها و واحدهای سازمان، استفاده از نرمافزارهای آموزشی و مطالعات شخصی.
آموزش کارکنان جدید باید در اولین فرصت ممکن پس از استخدام آنان شروع شود. این موضوع درباره افرادی که بیشتر هیچ تجربه حسابرسی نداشتهاند، اهمیت بیشتری دارد. هر حسابرس داخلی باید با کامپیوتر و کار کردن با آن، آشنا باشد، یا آن را فراگیرد.
برای ایجاد جاذبه، ارتباط و تأثیرگذاری محتوای آموزشی، بهتر است استفاده از سختافزار یا نرمافزارهای مورد نظر هنگامی آموزش داده شود که هر حسابرس داخلی بتواند آموختهها و مهارتهای خود را پس از بازگشت از دوره آموزشی کامپیوتر، نشان دهد. این بدان معناست که سازمان و ترجیحاً واحد حسابرسی داخلی باید به سختافزار و نرمافزارهای مورد نظر، مجهز باشند و از آنها استفاده کنند.
حسابرسان داخلی باید با توجه به منابع در دسترس و در چارچوب آن، کار خود را انجام دهند.
واحد حسابرسی داخلی اگر قرار است فعالیتها و مسئولیتهای خود را به گونهای اثربخش انجام دهد باید علاوه بر نیروی انسانی، تسهیلات و امکانات کافی، مانند جا و مکان مناسب و مطمئن و تکنولوژی اطلاعات، نیز داشته باشد.
مراقبتهای تخصصی و حرفهای یک امر مهم و اساسی برای انجام دادن کار حسابرسی است و باید در هر حسابرسی اعمال شود.
مراقبت تخصصی یعنی پذیرش کار حسابرسی متناسب با صلاحیت حرفهای و جدیت، اما این عامل نمیتواند عملیات حسابرسی را از خطا مصون دارد.
مراقبت حرفهای یعنی استفاده از مهارتها و قضاوتهای حرفهای مبتنی بر برخی عوامل، مانند تجربه مربوط، آموزش، صلاحیت حرفهای، کاردانی و مهارت، درستکاری و بیطرفی.
اعمال مراقبتهای تخصصی و حرفهای مستلزم بیطرفی حسابرسان داخلی در انجام تمام مسئولیتهایشان است.
کار حسابرسی داخلی در سه مرحله به شرح زیر انجام میشود:
زمینهها و موارد حسابرسی داخلی، در طرح عملیاتی حسابرسی مشخص میشود. پس از تصویب این طرح، موارد اجرایی هر کار حسابرسی میتواند تعیین گردد. رئیس حسابرسی داخلی یا مدیر حسابرسی باید به منظور تعیین دامنه و زمانبندی اجرای حسابرسی، با مدیر قسمتی که باید حسابرسی شود، ملاقات و گفتگو کند.
سپس جزییات توافق شده باید در گزارش کتبی که در برگیرنده هدفهای حسابرسی، زمینههایی که باید حسابرسی شود، زمانبندی اجرای حسابرسی و نام و مشخصات حسابرس (یا حسابرسان) مورد نظر باشد، به تأیید برسد.
برنامه کار توافق شده باید توسط مدیر حسابرسی و حسابرس (یا حسابرسان) امضاء شود و به عنوان تعیین کننده خط مشی حسابرسی، در دستور کار حسابرسان قرار گیرد.
استفاده مناسب از منابع به گونهای که بیشترین کارایی و بهرهوری را داشته باشد مستلزم این است که حسابرسی با رویکرد سیستمی انجام شود. حسابرس در این رویکرد، سیستم مورد رسیدگی را مستند و کنترلهای موجود در آن را شناسایی میکند. پس از انجام این کار، کنترلها از جهت مناسب و کافی بودن، مورد آزمون و ارزیابی قرار میگیرد.
در این مرحله، حسابرس ضمن تأیید کنترلهای مناسب موجود، ممکن است کنترلهای مورد نظر خود را نیز که سیستم مزبور فاقد آنهاست (مانند کنترلهایی که معمولاً در چنین سیستمهایی باید وجود میداشت)، ارائه کند.
کنترلهای مزبور سپس به منظور اطمینان یافتن از درستی اعمال مورد آزمون قرار میگیرد. برای انجام این کار، نمونههایی از رویدادها انتخاب و بررسی میشود.
نظارت و سرپرستی بر کار حسابرس (یا حسابرسان) اغلب در طول حسابرسی (با توجه به منابع موجود) انجام میشود. این کار معمولاً بهطور شفاهی و همگام با پیشرفت کار صورت میگیرد، اما بررسی تفصیلی کاربرگهای حسابرسی، یافتهها و پیشنویس نتایج بدست آمده، پس از تکمیل کار حسابرسی، اعم از پیش و پس از رایزنی با مدیران ذیصلاح، انجام میشود.
پس از بررسی کاربرگهای حسابرسی توسط سرپرست، پیشنویس گزارش برای ارائه به مدیر حسابرسی مربوط، آماده میشود.
هدفهای اصلی گزارش حسابرسی داخلی، ارائه نظر درباره کفایت سیستم کنترل داخلی به مدیریت و آشنا کردن مدیریت با یافتههای با اهمیت حسابرسی، نتیجهگیریها و پیشنهادهای عمده حسابرسی است.
هدف هر گزارش حسابرسی داخلی باید شامل موارد زیر باشد:
گزارشهای حسابرسی داخلی باید کتبی باشد و یافتهها و نکات عمده حسابرسی، بهطور رسمی مستند شود. اما گاه ضروری است روش گزارشگری دیگری نیز علاوه بر گزارش کتبی، بکار گرفته شود. ارائه حضوری و نمایش گزارش، به ویژه ارائه گزارش سالانه به مدیریت ارشد و نهاد بررسی کننده غیر اجرایی، یک راه موثر گزارشگری است.
شکل و نحوه توزیع گزارشهای حسابرسی داخلی باید با توافق مدیریت سازمان، تعیین شود. رئیس حسابرسی داخلی باید اطمینان یابد که گزارشهای حسابرسی داخلی به مدیرانی ارائه میشود که مسئول مستقیم واحد مورد حسابرسی هستند و مجازند نسبت به نظرها و پیشنهادهای حسابرسی داخلی، اقدام لازم را به عمل آورند.
درج مطالب زیر در گزارشهای حسابرسی داخلی، الزامی است:
پیشنویس گزارش حسابرسی داخلی باید در چارچوب جدول زمانی مقرر، بین مدیران تعیین شده، توزیع شود. سپس، گزارش مزبور برای تأیید دقت و درستی آن مورد بحث و گفتگو قرار گیرد و در صورت لزوم، دلایل زیر بنایی مربوط به ارائه پیشنهادها، تشریح شود. مدیریت سازمان باید پاسخ خود را درباره پیشنویس گزارش حسابرسی داخلی، به صورت کتبی ارائه کند.
چنانچه مدیریت با پیشنهادهای حسابرسی داخلی موافق باشد باید زمان موردنظر خود را برای اعمال آنها مشخص کند و در صورت لزوم، نام و مشخصات مدیر مسئول اعمال آن را نیز تعیین نماید. چنانچه مدیریت سازمان با هر یک از پیشنهادها موافق نباشد باید دلایل مخالفت خود را تشریح کند.
گزارش نهایی حسابرسی داخلی باید نظرات مدیریت سازمان و برنامه کار لازم را برای اعمال پیشنهادهای مورد توافق، شامل باشد.
چنانچه مدیریت سازمان با پیشنهادهای ارائه شده توسط حسابرسی داخلی موافق نباشد، سه راه کار ممکن برای حسابرسی داخلی، به شرح زیر، وجود خواهد داشت:
در هر حال، مسئولیت ویرایش همه گزارشهای حسابرسی با رئیس حسابرسی داخلی است و او همواره این حق را دارد که گزارشهای خود را بدون تغییر یا تنظیم دوباره و با نام و مشخصات خود صادر کند.
یک نسخه از هر گزارش نهایی حسابرسی داخلی معمولاً به مدیر یا سرپرست قسمت مورد رسیدگی و خلاصه آنها باید به مدیر عامل یا رئیس سازمان داده شود.
خلاصهای از گزارش نهایی حسابرسی نیز میتواند برای سایر مدیران ارشد سازمان ارسال شود تا مبنای گزارشهای دورهای برای واحد بررسی کننده غیر اجرایی قرار گیرد.
جدول زمانی گزارشگری حسابرسی داخلی، توزیع گزارشها و لزوم محرمانه بودن آنها باید به روشنی تمام تعیین شود.
حسابرسی داخلی باید حق داشته باشد که در صورت لزوم، به مدیر عامل و رئیس واحد بررسی کننده غیراجرایی (هیأت مدیره، کمیته حسابرسی یا هر واحد مشابه دیگر) گزارش کند.
واحد بررسی کننده غیراجرایی باید گزارشهای حسابرسی داخلی را درباره ارزیابی سیستم کنترل داخلی سازمان، بهطور مرتب و لااقل سالی یک بار، دریافت کند.
مدیران ارشد سازمان نیز عملکرد حسابرسی داخلی را از این دید ارزیابی میکنند که مطمئن شوند عملکرد حسابرسی داخلی، کارایی و اثربخشی فعالیتهای سازمان را افزایش میدهد. مدیران ارشد برای انجام این کار، ارزش کار حسابرسی داخلی را با توجه به نوع، تعداد و کیفیت گزارشهای حسابرسی، ارزیابی میکنند و به ویژه میخواهند اطمینان یابند که پیشنهادهای حسابرسی داخلی، عملکرد سازمان را به گونهای اثربخش، بهبود میبخشد.
در هر صورت، هزینهها و بهرهوری حسابرسی داخلی را ارزیابی میکنند تا از استفاده درست از منابعی که در اختیار حسابرسی داخلی قرار دادهاند، اطمینان یابند.
ارزیابی عملکرد واحد حسابرسی داخلی، به گروههای درون سازمانی منحصر نمیشود. حسابرسان مستقل به منظور تعیین میزان اتکای خود بر کار حسابرسی داخلی، عملکرد آن را میسنجند.
درباره ارزیابی اثربخشی حسابرسی داخلی، چهار پرسش اساسی به شرح زیر مطرح است:
پاسخ به این سوال چندان دشوار نیست، مستنداتی در این باره موجود است این مستندات باید حاوی هدفهای تعیین شده، باشد؛ برای مثال، تهیه پیشنویس گزارش ظرف یک ماه از تاریخ تکمیل کار حسابرسی داخلی.
با فرض تعریف درست و کامل هدفهای حسابرسی داخلی، این پرسش را با ارزیابی میزان پوشش چرخههای حسابرسی داخلی نسبت به فعالیتهای سازمان، میتوان پاسخ داد. این چرخههای حسابرسی باید همه فعالیتهای سازمان را در برگیرد و زمینههای پرخطر را بطور کافی، مورد توجه قرار دهد.
حسابرسی داخلی، کار خود را مبتنی بر سیستم انجام داده و از استانداردهای حرفهای پیروی کرده است. اینگونه بررسیها معمولاً از وظایف دایره کنترل کیفیت مقامات ذیصلاح قانونی یا بررسی همپیشگان توسط اشخاص حرفهای برون سازمانی است. واحد بررسی کننده غیراجرایی نیز ممکن است بخواهد از انجام شدن اینگونه بررسیها، اطمینان حاصل کند.
تلاش برای تحقق هدفها به تنهایی پاسخی را برای این سوال درباره اثربخشی حسابرسی داخلی فراهم نمیکند. این تلاش، تنها میتواند احتمال دستیابی به هدفها را بیان کند.
هفت شاخص بارزی که در ارزیابی عملکرد حسابرسی داخلی بهکار میرود عبارت است از:
گروههای گوناگونی مایل به ارزیابی عملکرد حسابرسی داخلی از جنبههای مختلف میباشند.
روشها و معیارهای مورد استفاده در ارزیابی باید با هدفهای ارزیابی متناسب باشد.
شاخصهای زیادی برای ارزیابی و انتخاب وجود دارند.
موثرترین استفاده از شاخصهای عملکرد، استفاده از روندهای حاصل از سریهای زمانی است.
برای راحتی شما کاربران عزیز، دو روش برای دانلود مقالات در سایت قرار داده شده است.
دانلود مقاله با عضویت در سایت علی اصغر شکرشکن
دریافت فایل PDF مقاله با پر کردن فرم زیر
"*" indicates required fields
چقدر این مقاله مفید بود؟
بر روی یک ستاره کلیک کنید تا امتیاز شما مشخص شود!
میانگین امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا: 5
اولین نفری باشید که به این مقاله امتیاز میدهید
متاسفیم که این مقاله برای شما مفید نبود!
اجازه دهید این مقاله را بهتر کنیم!
به من بگویید چگونه میتوانم این مقاله را بهبود بخشم؟